اي که از سرچشمه‌ي نوشت برفت آب نبات

شاعر : خواجوي کرماني

مرده‌ي مرجان جان‌افزاي تست آب حياتاي که از سرچشمه‌ي نوشت برفت آب نبات
وز شکر شيرين‌تر از خطت کجا رويد نباتاز چمن زيباتر از قدت کجا خيزد نهال
سنبل خط تو بر ياقوت ميرد براتعنبر زلف تو بر کافور ميبندد نقاب
خستگان را ميکشي وز کس نميباشد حياتپرده بر رخ ميکشي وز ما نميداري حجاب
همچون پيش طرهايت ذکر ليلي ترهاتحال مجنون شرح دادن با دلم ديوانگيست
پيش جيحون سرشکم ميرود آب فراتتا برفتي همچو آب از چشم دريا بار من
زخم پيکان تو مرهم باشد و بندت نجاتبنده‌ام تا زنده‌ام گر ميکشي ور ميکشي
گفت خاموش اي گدا برهيچ کي باشد زکوةاز دهانت بوسه‌ئي جستم زکوة حسن را
گفت خواجو گوئيا نشنيده‌ئي من عاش ماتبا خيالت دوش مي‌گفتم که مردم از غمت